vasael.ir

کد خبر: ۸۴۶۳
تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۳ - 23 May 2018
آیت الله مقتدایی/ جلسه 9

ولایت فقیه| تحقق فریضه امر به معروف درگرو حکومت دینی

وسائل- آیت الله مقتدایی با اشاره به ضرورت وجود حکومت عادله در امت اسلامی گفت: امت اسلامی نیازمند حکومت عادله است و حکومت غیر اسلامی نمی تواند عدالت را در جامعه اسلامی پیاده کند. برای این که مردم مسلمان باشند باید حکومت اسلامی باشد؛ زیرا امر به معروف و نهی از منکر یا قضاوت وابسته به حکومت اسلامی است.

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله مقتدایی، در نهمین جلسه درس خارج فقه ولایت فقیه که در روز یکشنبه 16 مهرماه سال 96 در مدرسه مبارکه دارالشفاء برگزار شد، به تتمه بحث انفال و دلیل دوم بر ضرورت تشکیل و وجود حکومت اسلامی پرداخت.

وی با برشمردن مواردی از احکام عبادی که از آنها ضرورت تشکیل حکومت دینی بدست می آید به بحث انفال اشاره کرد و گفت: از طرفی در دستیابی به انفال لشکر اسلام نقشی نداشته لذا ملک طلق خدا و رسول است و از طرفی با استفاده از از روایات و ادله دیگر که می فرمایند «ما کان لله و لرسول فهو للإمام»؛ و باز ازجهت دیگر نمی شود این اموال عمومی بی صاحب بماند، پس باید در هر عصری حکومت اسلامی باشد و حاکمی در رأس امور باشد که رتق و فتق این اموال را بدست بگیرد و مانع از بین رفتن آنها شود.

این استاد حوزه در پایان با اشاره به ضرورت وجود حکومت عادله در امت اسلامی عنوان کرد: امت اسلامی نیازمند حکومت عادله است و حکومت غیر اسلامی نمی تواند عدالت را در جامعه اسلامی پیاده کند. برای درست بودن زراعت و تجارت نیز به حکومت عادله نیازمندیم. برای این که مردم مسلمان باشند باید حکومت اسلامی باشد؛ زیرا امر به معروف و نهی از منکر یا قضاوت وابسته به حکومت اسلامی است.

تقریر درس

انفال و ضرورت حکومت اسلامی

در جلسه قبل بیان شد می توانیم از مجموع احکام الهی استفاده کنیم که در دین اسلام، وجود حکومت اسلامی ضرورت دارد و باید در هر عصری بالضرورة حکومت اسلامی عادله و صالحه به زعامت حاکم اسلامی داشته باشیم. این مساله از خود احکام اسلام استفاده می شود که به نماز، روزه، زکات و خمس مثال زدیم و به انفال رسیدیم.

یکی از اموال عمومی که در هر عصری در اختیار حاکم اسلامی است انفال است. انفال جمع نفل است و به معنای زیاده بر شی است و نوافل نمازهایی زائد بر نمازهای اصلی است. این اموال نیز زائد بر غنائمی است که از اموال کفار محسوب می شود.

اموالی که غنیمت گرفته می شود و در اختیار مسلمانان قرار می گیرد می توانند مالک شوند اما مراد از انفال مواردی است که ملک کفار محسوب نمی شود. در کتب فقهی به این موارد اشاره شده است:

1-    سر کوه ها که قابل کشت نیست

2-    دامنه کوه

3-    بیشه زار

4-    نیزارها

5-    زمین های موات

6-    زمین هایی که کفار با صلح به مسلمانان تحویل می دادند و جنگی در مورد آن صورت نمی گرفت

در این انفال لشکر اسلام دخالتی نداشت و ملک خدا و رسول بود و در آیه هشدار داد که از خدا بترسید؛ زیرا این اموال مال شما نیست و ملک طلق خدا و رسول است.

از روایات و ادله دیگر نیز استفاده می کنیم «ما کان لله و لرسول فهو للإمام»؛ آن چه در ملک خدا یا رسول است ملک امام است. بعد از امام نیز شخصی که جانشین ایشان است تصدی را بر عهده دارد. پس نمی شود این اموال عمومی بی صاحب بماند و از حکم انفال متوجه می شویم شخصی که قائم بر امر مسلمین است باید سرپرستی انفال را بر عهده داشته باشد. بنابراین باید در هر عصری حکومت اسلامی باشد و حاکمی در رأس امور باشد که این اموال از بین نرود.

بیان روایت

«ثُمَّ قَالَ‏إِنَّ لِلْقَائِمِ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ بَعْدَ ذَلِکَ الْأَنْفَالَ الَّتِی کَانَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله... ُ فَمَا کَانَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ فَهُوَ لِلْإِمَام‏...»[1] انفال برای کسی است که برای امور مسلمین قیام کرده است. آن چه مربوط به خدا و رسول است برای امام است.

روایت ابی بصیر

«وَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ لَنَا الْأَنْفَالُ قُلْتُ وَ مَا الْأَنْفَالُ قَالَ مِنْهَا الْمَعَادِنُ وَ الْآجَامُ وَ کُلُّ أَرْضٍ لَا رَبَّ لَهَا وَ کُلُّ أَرْضٍ بَادَ أَهْلُهَا فَهُوَ لَنَا.»[2] هر زمینی که اهل آن هلاک شدند یا آب بالا آمد به گونه ای که دیگر مردم نتوانند از آن بهره برداری کنند و زمین را رها کنند جزء انفال است و مربوط به ما اهل بیت است. پس باید در هر زمانی یک حاکم اسلامی باشد تا در آن تصرف نماید.

پس به طور کلی از تمامی احکام استفاده کردیم که باید حاکم و حکومت اسلامی باشد تا احکام الهی در جامعه پیاده شود و شاید مصلحت الهی بر این باشد که دوران غیبت طولانی شود و حضرت ظهور نکنند. آیا می توان گفت باید در این دوران احکام الهی در جامعه پیاده نشود وزمین بماند؟!

اثبات ضرورت تشکیل حکومت توسط کتاب الجهاد

پس قطعاً باید در هر عصری ولی مقتدری باشد تا احکام الهی را اجرا کند و شارع به ترک احکام در عصر غیبت راضی نیست. اگر امام بود خودش متصدی می شد و اختیار داشت اما زمانی که امام نیست نمی توانیم بگوییم حکومت نباشد و مقتدری که نافذ القول باشد و می تواند احکام را اجرا کند باید تشکیل حکومت دهد. به همین مقدار احکام عبادات را بیان کردیم و به صورت مفصل می توانید در دراسات مشاهده کنید که به طور مثال به کتاب جهاد مثال می زند. جهاد نیز به دو صورت است : دفاعی و ابتدایی.

در جهاد ابتدایی اذن امام شرط است و باید در عصر ظهور باشد یا حاکم اسلامی به عنوان رییس حکومت اذن جهاد صادر کند. در زمان سابق گاهی اتفاق می افتد برخی علما حد می زدند اما در واقع نیاز به حکومت اسلامی است تا این امور اجرایی شود. بنابراین در هر دو گونه جهاد نیاز به حکم ولی داریم.

همچنین به باب القضاء نیز در این مساله اشاره کرده است. قاضی نیاز به مامور دارد و باید احضار کند و زندان داشته باشد تا محکوم را زندانی کند و تمام این موارد متوقف بر نظام است. این که شخص در منزل خودش قضاوت کند مطلوب شارع نیست زیرا مشکل مسملین برطرف نمی شود.

طبق نظر ایشان اگر در کتب فقهی جستجو کنیم در بعضی از کلمات وظایفی را برای والی و سلطان ذکر کرده اند. مرحوم شیخ در باب امر به معروف و نهی ازمنکر این چنین گفته اند: «یکون الامر بالمعروف بالید، و الرد و القتل النفوس و الجراحات، الا أن الضرب لا یجب فعله الا باذن سلطان الوقت المنصوب للریاسة...» همواره امر به معروف و نهی از منکر زبانی نیست بلکه گاهی عملی است و ممکن است جراحتی برای شخص پیش آید یا کشته شود. در موارد فوق باید با اذن سلطان وقت باشد که برای ریاست انتخاب شده است.

بعد جناب شیخ می فرماید: «و کذا انکار المنکر قد یکون بالید بل یؤدب فاعله بضرب من التادیب إما بالجراح أو الألم، غیر أن ذلک مشروط باذن من جهة السلطان» همیشه به این صورت نیست که بگوییم این کار را انجام نده و باید فاعل کار را تادیب کرد و او را جرح و کتکی زد و این کار نیاز به اذن سلطان وقت دارد.

ایشان از کتب فقها چندین صفحه را نقل می کند که فلان چیز متوقف بر وجود سلطان و حاکم است و این تعبیرات در کلام فقهاست. بنابراین دلیل اول ما برای ضرورت وجود حکومت در هر عصری، مراجعه به احکام اسلام است.

دلیل دوم برای اثبات ضرورت حکومت در اعصار

نتیجه یک صغری و کبری را نیازمندیم که طرح کنیم و شکل اول، نتیجه ای به ما می دهد. در هر عصری مردم و امت اسلامی به یک حکومت نیاز دارند که یک جهت این نیاز همان آسایش و امنیت است.

اگر حکومت اسلامی نباشد، افرادی به دنبال هوا و هوس هستند و می خواهند اموال و حقوق مردم را تصاحب کنند و یا ضایع کنند و آن اشخاص نیز به صورت قهری می خواهند مقابله کنند و سبب ایجاد درگیری و نزاع می شود و در نتیجه زندگی مردم مختل می شود.

برای جلوگیری از این فتنه و جانی هایی که در هر عصری بین مردم هستند و درصدد ظلم به مردم هستند، نیاز به حکومتی داریم که بتواند جلوی ظلم ها را بگیرد و امنیت و آسایش ایجاد کند. (این مساله با اجرای احکام متفاوت است) این صغرای قضیه بود که مطرح کردیم.

کبرای مساله: هر چه را امت اسلامی بدان احتیاج دارند، اسلام تامین کرده است و آن را جعل کرده است.

نتیجه: پس وجود حاکم اسلامی در هر عصری را شارع مقدس تأمین کرده است.

صغرای مساله بسیار روشن است. کبرای قضیه نیاز به اثبات دارد. مردم به حکومت اسلامی نیاز دارند و باید این مساله ثابت شود. مسلمان نیاز به زندگی مسلمانانه دارد. اگر مردم تعهد دهند که هیچ گونه دعوا و منازعه نداشته باشند نیاز به حکومت ساقط نمی شود زیرا باید راه ها نیز امنیت داشته باشد و مرزدارانی برای این امر نیاز داریم.

در دراسات نیز به همین مساله از علمای اهل سنت اشاره می کند که نیاز به حکومت اسلامی در این باره وجود دارد. امت اسلامی نیازمند حکومت عادله است و حکومت غیر اسلامی نمی تواند عدالت را در جامعه اسلامی پیاده کند. برای درست بودن زراعت و تجارت نیز به حکومت عادله نیازمندیم. برای این که مردم مسلمان باشند باید حکومت اسلامی باشد زیرا امر به معروف و نهی از منکر یا قضاوت وابسته به حکومت اسلامی است. ما می خواهیم ثابت کنیم که قضاوت اسلامی نیاز به حکومت اسلامی دارند.

روایات متعدد که فوق تواتر است این مساله را اثبات می کند که اسلام احتیاجات مردم را تأمین کرده است و به چند نمونه از آن روایات در جلسه آینده اشاره می کنیم./926/ف

مقرر: محسن جوادی صدر

پی نوشت:

[1] . وسائل الشیعه ج 9 ص 531

[2] . وسائل الشیعه ج 9 ص 533

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۶ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۶:۵۵
طلوع افتاب
۰۶:۱۱:۳۹
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۴۰
غروب آفتاب
۱۹:۵۴:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۱۳:۱۱